به نام خدا
کتابی میخوانم بسیار بسیار مهم و جالب با عنوان بیت الحکمه (راز تحول در تمدن غربی) نوشتهء جاناتان لیونز خبرنگار ارشد حوزهء خاورمیانه در خبرگزاری رویترز و کارشناس حوزهء تروریسم.
موضوع کتاب نقش ترجمههای منابع علمی عربی-اسلامی در ساخت تمدن جدید غربی است و از زیرعنوان اصلی کتاب نیز مشخص است:
How the Arabs Transformed Western Civilization
چگونه عرب، تمدن غربی را متحول کرد.
محوریت اثر گزارش کارهای ادلارد باثی (Adelard of Bath) است.
جالب نظر اینکه حوزهء مطالعاتی مترجم، آقای دکتر بهرام نوازنی تقریباً با نویسنده یکسان است (حتی درخصوص روسیه) اما ترجمهء این کار که در انتشارات سروش (نشر عریض و طویل سروش) انجام شده همراه با اشتباهات گاه فاحش است.
من اکنون قصد وارد شدن به ریز جزئیات را ندارم و فضای این مجال هم اجازه نمیدهد (گرچه اعلام آمادگی میکنم که برای نوشتن نقد مفصل از آن برای چاپ در نشریات در صورت سفارش گرفتن یا ویراستاری دوبارهاش آمادگی دارم) ولی چند اشتباه فاحش گلدرشت را از ترجمهء مفردات و جملات و عبارات بلند میآورم.
۱) ص۴۲: "خودمحوری غرب معاصر" در متن اصلی هست:
at the very heart of the contemporary West
که میبینیم خیلی ساده گفته شده: در قلب (یا کانون) غرب معاصر
۲) ص۵۶: "یک ایل ملخ" معادل a locust horde که راحت باید گفته میشد دستهء بزرگی ملخ (ایل؟!)
۳) همان صفحه: "ماینتس، یکی از مراکز معرفتشناسی آن زمان"
در متن اصلی هست:
Mainz, then a center of learning
یکی از مراکز آموزش/ علمی آن زمان
۴) همان صفحه، یهودیان خودکشی کردند "تا گناهانشان به گردن صلیبیهای مهاجم نیفتد" (چه یهودیان صلیبی-دوستی!). متن اصلی این است:
rather than let their charges fall into the hands of the attacking crusaders
که باید اذعان کرد معنی شارژ چندان روشن نیست ولی حاصل کلام این است که: خودکشی کردند تا نگذارند امور ارزشمندشان به دست مهاجمان صلیبی بیفتد.
۴) ص۸۵: "روز را به هشت قسمت یا موج مساوی تقسیم میکرد"
موج معادل tide به کار رفته که اینجا باید گاه یا پاس ترجمه شود (eventide عصرگاه)
۵) ص۸۹ (و صفحات دیگر ازجمله ۹۳-۹۵): هفت هنر معروف به علوم انسانی
so-called seven liberal arts
اولاً باید گفته شود "هفت هنر معروف علوم انسانی" و ثانیاً و دقیقتر گفته شود "هفت فن غیردینی معروف" (آرت در متون مربوط به سدههای میانه اغلب معادل فن یا مهارت آموزشی است)
عجیبتر در دو سطر بعد است که آمده:
دورهء آموزش پایه شامل دستور زبان، معانی و بیان و منطق از جمله بدیهیات بود که ویژگی مقدماتی آن هم ضروریات بود.
اصل عبارت این است:
The basic course of grammar, rhetoric, and logic comprised the trivium; its elementary character is reflected today in the word trivial.
تریویوم یعنی سه شعبه (المواد الثلاثه) که در کنار quadrivium (چهار شعبه، المواد الاربعه) هفت رشتهء اصلی علوم پایه در سدههای میانه را تشکیل میداده است (و این کوآدریویوم درست ترجمه شده) اما ناگفته نمانده که در زبان انگلیسی صفت trivial به مناسبت اولویت آن سه رشته به معنی بدیهی و ساده هم به کار میرود (که به زبان مترجم "ضروری" ترجمه شده!).
ترجمهء درست متن: ویژگی مقدماتی آن امروزه در واژهء trivial (سه شعبهء اولیه و سادهتر) بازتاب یافته است.
۶) ص۹۷: "نمیخواهد کوچکترین ظلمت و خطایی رخ دهد"
متن اصلی:
who will not wish theslightest shadow of error
که کمترین سایهای از خطا را نمیپسندد.
تجربۀ تفکر...
ما را در سایت تجربۀ تفکر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3denkenserfahrung0 بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1402 ساعت: 13:58