مختصری از تبار واژۀ گنجه/ غزنه/ خزینه

ساخت وبلاگ

گنج

ترجمۀ سیداحمدرضا قائم مقامی

درآمد از گدار تلگرامی:

گنج

گنج لغتی است از شمار آن لغات که به "لغات فرهنگی" مشهورند. از ایرانیِ باستان در چند زبان مجاور، ارمانی و عبری و یونانی، وارد شده و از طریق این زبانها در زبانهای دیگر. در ادوار اخیرتر نیز باز در زبانهای مجاور نفوذ کرده و در معانی خزانه‌ و کتابخانه استعمال پیدا کرده. خزانه را از روی صورتی گویشی از آن ساخته‌اند و مخزن و مخازن را نیز از مادهٔ آن بیرون آورده‌اند. این مخازن وارد زبانهای اروپایی شده و باز به شکل مغازه به ما بازگشته — بضاعتنا ردت الینا. خزانه را در معنای کتابخانه نیز به کار برده‌اند و خازن را به معنای کتابدار، چنانکه گنج در زبان ما معنایش کتابخانه نیز بوده و گنجور هم معنای کتابدار داشته (از این جاست خزانة الکتب و خزانة الحکمه؛ حکمة در این جا یعنی کتاب، و این چیزی است که محققان از دهه‌ها قبل به آن تذکر داده‌اند، و بیت الحکمه یعنی کتابخانه).

در دورهٔ کرونا مقاله‌ای از ادوارد لیپینسکی، سامی‌دان مشهور، را که برای خود خلاصه کرده بودم به دوستی سپردم که بچیند. امروز بعد از مدتها آن خلاصه را قدری مرتب کردم تا مگر فایده‌اش عامتر شود. آنچه آقای لیپینسکی گفته ناظر به جزئی از مسائل پیرامون این کلمه است و احتمالاً دربارهٔ اشتقاق کلمه دقیق هم نیست. با این حال، تا حدی اهمّیّت این لغت را معلوم ما می‌کند.

اصل مقاله را آقای احسان شواربی، در سالهایی که دانشجوی دانشگاه بود (گویا ۸ سال قبل؟)، ولی در سفر فرنگ بود، از روی لطف برای راقم فرستاد و زحمت چیدن این خلاصه در آن دورهٔ کرونا با آقای نوید شاه‌علی بود. از هر دو دوست گرامی بسیار ممنونم.

https://t.me/YaddashtQaemmaqami

خلاصۀ مقالۀ ادوارد لیپینسکی [Edward Lipiński] با عنوان Median *Ganza- as loanword

در مجلۀ Anabasis, 2014

صفحات 7 تا 12

حدود نیم قرن قبل از این اوتاکر کلیما در نقدی که بر رسالۀ مانفرد مایرهوفر دربارۀ زبان مادی نوشت گفت که *gazna- ایرانی باستان، که به صورت gašna- در فارسی باستان به کار رفته، به واسطۀ قلب در زبان مادی بدل به *ganza- شده بوده است. این کلمۀ مادی، که در چند نام خاص در الواح عیلامی تخت جمشید به کار رفته است، مانند Kan-da-ka-na و Kan-za-za، در نواحی غربی سرزمین‌های ایرانی‌زبان تداول داشته و ظاهراً یک صورت لهجه‌ای *ganda- نیز داشته است. در همان دورۀ هخامنشی این لغت وارد زبان ارمانی و لهجه‌های یونانی رایج در آسیا شده است و احتمالاً به واسطۀ ارمانی یا سریانی به جنوب عربستان و حبشه نیز راه یافته است. صورت gnwz در سبائی جمع مکسّری است بر وزن فعول که احتمالاً تحت تأثیر حمیری به وجود آمده است. از طریق صورت یونانی gaza به معنای «گنج، خزانه» این لغت وارد لاتین نیز شده و به صورت gazum در معنای خزانۀ کلیسا به کار رفته است؛ نیز در gazophylacium به معنای «اوراق خزانه» که قدیس ژروم آن را به کار برده است. پولیبیوس (Polybios) کلمۀ gaza را به معنای مبلغ بسیار پول استعمال کرده است.

کلمۀ ginzā در زبان ارمانی مستقیماً مقتبس از مادی است، یعنی از ganza- به معنی خزانه و گنج. این کلمۀ ارمانی وارد عبری هم شده، به صورت gnzy h-mlk به معنای «خزانۀ شاه». تبدیل a به i احتمالاً حاصل همگونی آوایی است در صورت جمع کلمه، یعنی ginzē. اوّل شاهدِ استعمال کلمه با این مصوّت از میانۀ قرن سوم میلادی است از شهر دورا. n کلمه غالباً با z بعدی همگون شده، چنانکه مثلاً در سریانی هم به gazzā هست هم ganzā، و در یونانی gaza و در حبشی gaza، و در کلمات مرکّبِ giddabār (سفر دانیال، 3: 2، 3)، gizbār، gizzabār (عزرا، 1: 8؛ 7: 21) و gizzabrā (سریانی)، از *ganza-bāra- به معنای گنجور، خزانه‌دار. امّا n در بابلی متأخر بر جا مانده: gan-za-ba-ru و در مندایی: ganzibrā، که لقبی است از القاب روحانیون، و در حبشی: gänzäb به معنای «گنج، خزانه» و مجازاً پول، نیز در زبان‌های Tigre و Tigrinya و امهری؛ نیز به صورت gänzäbä در گویش Gafat. کلمۀ gänzäb احتمالاً مشتق از *ganza-bāra- است و از سریانی وارد حبشی شده است. مصوّت صورت اصلی ارمانیِ این کلمه در هجای اول قطعاً a بوده و n آن نیز با صامت بعدی همگون نشده بوده است: مصوّت a در ganzak(تواریخ ایامِ اول، 11:28)، به معنای خزانه یا گنج، باقی مانده است، و این همان کلمه است به علاوۀ پسوند رایج -ka. بر خلاف صورتِ عبریِ hag-gizbār در کتاب عزرا (1: 8)، در ترجمۀ هفتادی gasbarēnou به کار رفته (از صورت جمعِ *gazbarīn به معنای خزانه‌دار، گنجور) و این مقدّم است بر تبدیل a به i، که پیش از کتیبۀ کنیسۀ دورا (245 م) شاهدی قطعی از آن به دست نیست. در دورا این کلمۀ گنجور به صورت gynzbrh به کار رفته است. در مورد همگونی n باید گفت که در اسناد ارمانیِ متعلّق به دورۀ هخامنشی چنین همگونیی اتّفاق نیفتاده، نه در کلمۀ ganz’ و نه در مشتقّات آن، gnzbr’ و ’pgnzbr’ (از upa-ganza-bāra-: نایبِ گنجور). در واقع همگونی n با z در این کلمه شاهدی قدیم‌تر از استعمال gaza در تاریخ نباتات ثاوفراسطس (370-288/285 ق.م) ندارد.

صورت gizzaḇrayyā’ در کتاب عزرا (7: 21)، بعد از کاربرد bêṯ ginzē malkā’ در همان کتاب (20:7)، حاصل اضافات بعدی است. در واقع، فقرات 7: 21-26 در کتاب عزرا تفسیری است که در دورۀ متأخرتری نوشته شده یا از فردی دیگر است. این کلمه در سومِ عزرا (2: 8) به درستی به gazophylax ترجمه شده که مشتقی است از gaza که در واقع در همان قرن سوم ق.م در منقولاتی از فولارخوس اثینه­ای در کتاب بزم دانایان (261b) اثر آتنایوس آمده، به املای gazzophy(lax)، یعنی با دو z (به nz در اسناد دورا ترجمه شود؛ این کلمه را یوسف فلاویوس نیز، در تاریخ یهود، 3،1،11، به کار برده است). جزء دوم این لقب *-bāra به معنای بَرنده و دارا و محافظ است. در یونانی gazophylàkion به معنی خزانه نیز به کار رفته است، در ترجمۀ هفتادی (عزرا، 5: 44؛ 8: 18؛ مکابیان، 4: 3، 6) و در جغرافیای استرابون (1،6،7). فعل gazophylakeō نیز به معنای «محافظت‌کردن از گنج» در نوشتۀ دیویدور سیسیلی آمده است (74،17).

علاوه بر ذکر bêṯ ginzayyā’ در عزرا، 5: 17 و 6: 11 به معنی خزانه و نیز بایگانی و bêṯ ginzē malkā’ (عزرا 20:7) به معنای خزانۀ شاهی و gizzaḇrayyā’ در عزرا (7: 21) و gədabrayyā’ در دانیال (3: 2، 3) به معنی گنجور، از فعل gnz به معنی ذخیره‌ کردن و مجازاً پنهان‌ کردن در ارمانی یهودی و عبری میشنایی نیز باید یاد کرد. همچنین باید یاد کرد از همین فعل در سریانی که مشتقات جدیدی نیز از آن بیرون آمده است، مانند قید gnīzā’īt به معنای پنهانی و اسم gnīzūtā’ به معنای طبیعت رازآمیز. این فعل از *ganzā مشتق شده است و در همان میشنا (Shabbath 9: 6) و در Tosefta شاهد دارد. از صفت مفعولیِ ارمانیِ آن، یعنی gənīz، به معنای ذخیره‌شده، یک اسم دیگر به صورت gənīzāh مشتق شده به معنای مخزن و انبار اشیاء مقدّس. این اسم نیز در میشنا (Shabbath 16: 1) آمده است. در آن‌ جا گفته شده که کتاب‌های مقدّسی که دیگر قابل استفاده نیستند لازم است که در جایی نگهداری شوند (ṭ‘wnym gnyzh). عبارت bêṯ gənīzāh در تلمود بابلی (Pesaḥin 118b) دلالت بر مخزنی دارد که همین کتاب‌ها را در آن نگه می‌داشته‌اند. Ginzā به معنای گنج نام بزرگترین رسالۀ مندائیان است که سنت دینی آنان در آن محفوظ است.

شواهد حبشی-سامی مسأله‌برانگیزند. در بعضی اسناد امهری تعبیر gəmğa bet آمده به معنی خزانه. نام یک کلیسا نیز Gamğa bet maryam است: خزانۀ مریم. تغییر n به m معمول است، امّا ğ، که عبارت از کامی‌ شدن است، توضیحش آسان نیست. در ادوار جدید حتی بیهوده کوشیده‌اند کلمۀ gamğa را به عنوان معادل «بانک» در امهری به کار ببرند. به علاوه، gəzzä در گویش Gafat و gizi در گویش Argobba به معنی پول و چهارپا به کار می‌رود. بین این‌ها و لغت ginz در Soqoṭri به معنای اسلحه‌خانه قطعاً رابطه است و آن یک تحوّل معنایی عادی از ginzā به معنای محل نگهداری و محل ذخیره است و از ارمانیِ میانه وام گرفته شده است. امّا W. Leslau مایل است که این gəzzä و gizi را مشتق از ریشۀ gäzza حبشی و سامی به معنای تملّک و صاحب ‌بودن بداند. این لغات در نهایت با gizza در زبان کوشی و giğğo در Omotic به معنای چهارپا مربوطند. با این حال، تناظری که میان این‌ها و فعل gnz به معنی ذخیره ‌کردن و انبار کردن در عبریِ میشنایی و ارمانیِ یهودی هست دلالت دارد بر اشتقاق این کلمات از *ganza و دخیل ‌دانستن gizza و giğğo در کوشی و Omotic؛ دخیل از زبان‌های حبشی-سامی. این‌که این همه جوامع پول و چهارپا را گنج خود شمرده باشند چیزی است عادی (معنای چهارپا مقدّم است بر معنی پول).

لغت gnz’ در سفالینه‌های نسا (ق2 تا 1 ق.م) نیز آمده است. معلوم نیست این متنها را باید ارمانی بدانیم با لغات فراوان اشکانی یا اشکانی بدانیم با هزوارش‌های فراوان ارمانی. در این اسناد خزانۀ شاهی را gnz’ mlk’ می‌گویند، بدون zy در وسط آن‌ها و این دلالت می‌کند بر این‌که mlk’ را در این ‌جا باید šāh خواند. در این سفالینه­ها gnzbr نیز به کار رفته و چنین است در یک سفالینه به زبان پهلوی اشکانی در دورا؛ نیز gznbr در نسا (با قلب). این‌ها را نیز معلوم نیست باید ارمانی بدانیم یا پهلوی اشکانی.

فقرۀ 27: 24 حزقیال نیز مسأله‌انگیز است.[1] در آن ‌جا ginzē bəromīm [גִנְזֵ֖י בְּרֹמִ֑ים] را معمولاً به «خزانه‌های [یا(؟)] گنجینه‌های پارچه‌های رنگین» یا مانند آن ترجمه کرده‌اند، زیرا brmym با birmu در اکّدی به معنای پارچۀ رنگین ربط دارد، و در این‌ جا نیز احتمالاً یک لغت دخیل از اکّدی است. ginzē نیز در این جا احتمالاً دخیل از gizzu اکّدی است، به معنای پشم، گرچه در عبری هم gizzē به این معنی هست. بنابراین معنای این عبارت کتاب حزقیال احتمالاً جامه‌های پشمی رنگین است. در هر یک از این دو زبان ممکن بوده که zz به nz ناهمگون شود. احتمالاً چنین است در ارمانی (ترگومِ استر، 1: 3) که gnzy myt’ در آن ربطی به گنج ندارد و جامه‌های پشمی مرغوب معنی می‌دهد.

گستردگی زیاد این لغت به معنی خزانه و گنج و پول اهمّیّت تجارت در منطقۀ شام و شاخ افریقا را می‌نماید.


[1]. ‎הֵ֤מָּה רֹכְלַ֙יִךְ֙ בְּמַכְלֻלִ֔ים בִּגְלוֹמֵי֙ תְּכֵ֣לֶת וְרִקְמָ֔ה וּבְגִנְזֵ֖י בְּרֹמִ֑ים בַּחֲבָלִ֧ים חֲבֻשִׁ֛ים וַאֲרֻזִ֖ים בְּמַרְכֻלְתֵּֽךְ

ترجمۀ قدیم: اینان‌ با نفایس‌ و رداهای‌ آسمانجونی‌ و قلاّبدوزی‌ و صندوقهای‌ پر از رختهای‌ فاخر ساخته‌ شده‌ از چوب‌ سرو آزاد و بسته‌ شده‌ با ریسمانها در بازارهای‌ تو سوداگران‌ تو بودند.

These were thy merchants in all sorts of things, in blue clothes, and embroidered work, and in chests of rich apparel, bound with cords, and made of cedar, among thy merchandise.

اینها تاجران تو بودند، با لباسهای آبی، و قلاب دوزی، و صندوق‌هایی از جامه‌های گرانبها، که با ریسمان بسته شده و از سرو ساخته شده بودند، در میان تجارت تو.

شرح وبگاه https://sacred-texts.com/bib/poly/h1595.htm
גֶּנֶז: از ریشه‌ای
نامعمول به معنی ذخیره کردن، گنجینه ساختن؛ ضمناً صندوق/ خزینه، خزانه.

Ipsi negotiatores tui multifariam, involucris hyacinthi, et polymitorum, gazarumque pretiosarum, quæ obvolutæ et astrictæ erant funibus: cedros quoque habebant in negotiationibus tuis.

تجربۀ تفکر...
ما را در سایت تجربۀ تفکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3denkenserfahrung0 بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1402 ساعت: 23:48