به نام خدا
اخیراً کتاب خاستگاه شناخت اخلاقی نوشتۀ فرانتس برنتانو به ترجمۀ مرتضی بحرانی از انتشارات پگاه روزگار نو به بازار کتاب عرضه شده است.
از آنجا که در شناسنامۀ کتاب اسم من (به صورت محمد نوراللهی) درمقام ویراستار آورده شده توضیحاً باید بگویم آنچه به چاپ رسیده از نظر نهایی من نگذاشته و خالی از اشتباهاتی نیست (گرچه نهچندان فاحش) از جمله در بخش معرفی نسخههای منبع ترجمه و کل مقدمۀ مترجم. نیز کلیۀ پانوشتهای لغوی و توضیحی من از این کتاب حذف شده است.
برخی از این پانوشتها را در روزهای آینده إن شاء الله در این وبلاگ نشر خواهم داد.
اجمالاً بخش معرفی نسخههای منبع ترجمه از این قرار است:
ترجمه به فارسی طبق ترجمههای انگلیسی
1- The Origin of The Knowledge of Right And Wrong; By Franz Brentano; English translation by Cecil Hague; 1902
2- The Origin of The Knowledge of Right And Wrong; By Franz Brentano; Edited by Oskar Kraus (1934) ; English Edition edited by Roderick M. Chisholm; Translated by Roderick M. Chisholm and Elizabeth H. Schneewind; 2009
و با مطابقت با متن آلمانی آن، بازچاپ 1969، با عنوان:
Vom Ursprung sittlicher Erkenntnis
herausgegeben von Oskar Kraus; Felix Meiner Verlag; Hamburg; Philosophische Bibliothek: Band 55
ب. جزئیات
من در این ترجمه هم متن آلمانی (1969) و هم متن دو ترجمۀ انگلیسی (ترجمۀ سِسیل هیگ، 1902 که تنها شامل متن خطابه و حواشی آن میشد و نه پیوستهای بعدی و ترجمۀ رُدریک چیزم و الیزابت اِشنیویند، 2009) را پیش چشم داشتهام. اگر چه مبنای کار، ترجمههای انگلیسی بود، با این حال، در ترجمۀ همۀ بخشهای کتاب، متن آلمانی را ـبهویژه از جهت ساختار دستوری جملات و تمرکز بر مفاهیم تخصصی کتاب برای رسیدن به فهم درستترـ معیار نهایی قلمداد میکردم. برای یافتن و استفاده از معادلهای درست فارسی تا حد امکان تلاش کردهام به سایر آثار برنتانو و نیز شروح پدیدارشناسانه از این رساله رجوع کنم. در بخش متن سخنرانی، همۀ معادلها را به دو زبان انگلیسی (و در صورت اختلاف، به ترتیب اول چیزم و اشنیویند، و بعد هِیگ) و آلمانی، در پانوشت قید کردهام. در سایر مباحث کتاب، یعنی در پیوستها، معادلهای ضروری را گاه در خود متن و میان دوقلاب آوردهام. تصورم این است که این معادلها به ادراک پدیدارشناختی متن ترجمه کمک میکند.
چند حاشیه:
ترجمۀ انگلیسی این مقدمه که در کار چیزم-اشنیویند آمده است گاه اختلافات فاحشی با متن اصلی آلمانی دارد که چندان بدانها اشاره نشده است. ما از متن اصلی پیروی کرده ایم مگر در جاهای واقعاً بیاهمیت. یک نمونه:
Auch Nicolai Hartmanns Ethik wäre ohne diese Vorläufer nicht entstanden, mag sich derselbe noch so sehr in irreale Wertreiche verirren.
حتی [کتاب] اخلاق نیکلای هارتمان هم بدون این اثر پیشرو به وجود نمیآمد، گرچه خود ممکن است در «امور باارزش ناواقعی [یعنی نحوۀ وجود ارزشها که آیا در کدام ساحت وجودی: عالم عقل یا مثال یا ذهن یا...، وجود دارند]» سردرگم شده باشد.
Nicolai Hartmann’s Ethik., even with its realm of value, rich with entia irrealia, could not have come into being without Brantano’s work.
بخشی از مقدمۀ اسکار کراوس:
این آموزۀ خطا اکنون رایج است، بخشی در نتیجۀ انحطاط فلسفه و بخشی در نتیجۀ سوگیریهای اثباتگرایانه و تاریخگرایانه در علم که خود از ناحیۀ سلطهگستری (امپریالیسم) حقوق رومی[1] تغذیه میشود. اما این دیدگاه الزاماً باید کنار نهاده شود. در وهلۀ نخست به این علت که آگاهی اخلاقی مشترک، یعنی دانش یکپارچه دربارۀ عالیترین اهداف انسان باید نخستین پیششرط تنظیم تعقلی و تعاقلی[2] زندگی اجتماعی و بینالمللی باشد.
بخشی از ابتدای سخنرانی برنتانو:
اگر لایبنیتس در Vita a se ipso [de]lineata [«حیاتُهُ علی رسمِ نفسِهِ»] در حکایت از خودش میگفت: «من دریافتم که مطالعات پیشینم در زمینۀ تاریخ و فلسفه، سهولت بسیاری در فراگیری فقهوحقوق برایم پیش آورد»[1] و در Specimen difficultatis in jure [«انموذجُ مُعَقَّدات الحقوقیه»][2] با ابراز تأسف از پیشداوریهای [متعصبانۀ] حقوقدانان معاصر، فریاد میزد: «حقوقکوشان از تحقیر فلسفه برمیگشتند اگر میدیدند که بدون راهنمایی[3] فلسفه، بیشتر مسائل حقوقیشان هزارتویی است بیخروجی[4]!» اکنون که این جنبشهای [بهاصطلاح] اصلاحی، ما را به قهقرا میبرند، اگر برمیخاست چه میگفت؟
باز بخشی از متن سخنرانی:
19. خصلت عام هر امر نفسانی، به چیزی است که اغلب با تعبیری متأسفانه ناشی از بسی بدفهمی، آگاهی نامیده میشود یعنی رفتاری از موضع موضوع نفسانی[1] [اما حقیقت امر این است که آن خصلت عام] به چیزی است که رابطۀ قصدمند/ التفاتی[2] خوانده باید شد؛ چیزی که چهبسا بالفعل و محقق نباشد[3] اما چونان متعلقی درونی داده شده است.(19) هیچ شنیدنی بدون شنیدهشده، هیچ باوری بدون باورشده، هیچ امیدی بدون امیدداشتهشده، هیچ کوششی بدون چیزی متعلق کوشیدن، هیچ شادی بدون چیزی که از آن شاد بتوان بود و قس علی هذا وجود ندارد.
[1]. subjektische Verhalten | subject attitude | [in 2009: nothing].
[2]. intentional relation | intentionale Beziehung.
[3] . برنتانو در اینجا از تعبیر معروف خود که با نام خودش سکه زده شده است یعنی die intentionale Inexistenz نامی نبرده اما واضحاً به آن اشاره دارد. چنانکه خودش در Psychologie vom empirischen Standpunkt (erster Band)؛Mit Einleitung, Anmerkungen und Register herausgegeben von Oskar Kraus؛ Felix Meiner Verlag؛ Hamburg؛ 1973؛ S.124 گفته است: «هر پدیدار نفسانی با چیزی مشخص میشود که فلاسفۀ مدرسی سدههای میانه آن را ناوجود قصدی (یا گاه ذهنی) متعلق مینامیدند». نکته اینجاست که هم تعبیر intentional و هم این Inexistenz بر اثر گزارش فلسفههای حوزۀ تمدنی اسلام و مشخصاً فلسفۀ ابنسینا به لاتینی ابداع شده است. intention معادل «معنی» در ابنسیناست و Inexistenz معادل «وجود غیرخارجی» (یعنی وجود ذهنی) است. (و.)
[1] . نه تدوینگر آلمانی (اسکار کراوس) و نه مترجمان 1902 و 2009 انگلیسی این اثر برنتانو، این ارجاع او را ردگیری نکرده اند. گویا نخستین بار است که این کار، آن هم به زبان فارسی، صورت گرفته است. برنتانو از رسالۀ کوتاه Vita Leibnizii à se ipso breviter delineate (زندگانی لایبنیتس که خودش مختصراً ترسیم کرده است) گزارش میکند که آن عبارت او ازجمله در ص383 این اثر آمده است:
Nouvelles lettres et opuscules inédits de Leibniz; précédés d'une introduction: A. Foucher De Careil; Paris: Durand; 1857; p. 379-387. (ed.)
[2] . این منبع نیز مانند متن پیشین ردگیری نشده است. رسالۀ Specimen difficultatis in jure ضمن رسالات دیگر در کتاب Specimina Juris, 1667-9 (نمونههای حقوق، الانموذجات الحقوقیة) آمده که از جمله در Sämtliche Schriften und Briefe; Herausgegeben von der Deutschen der Wissenschaften zu Berlin; I–VIII; Darmstadt, Leipzig, und Berlin; 1923; VI, 1, N. 11 آمده است.
این نشانی را در اثر زیر دیدم:
Leibniz: Logico-Philosophical Puzzles in the Law; ed. Alberto Artosi, Bernardo Pieri, Giovanni Sartor; Springer; 2013; p. xxix- xxx. (ed.)
[3] . افزوده از متن لاتینی: ductu. (و.).
[4]. [inextricabilem labyrinthum].
[1]. römisch-rechtliche Imperialismus | the imperialism of Roman law.
[2] . کراوس در اینجا با بهرهمندی از امکانات زبان آلمانی، ساخت هوشمندانه و بلیغی را به کار برده است: einverständliche und verständige Regelung. einverständlich یعنی با توافق و رضایت دو طرف. نظر به همخانوادگی دو واژه، از دو تعبیر تعقلی و تعاقلی بهره بردیم. تعاقل یعنی همعقلی دوسویه. (و).
تجربۀ تفکر...
ما را در سایت تجربۀ تفکر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3denkenserfahrung0 بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1402 ساعت: 1:59