عزاداری هزار ساله

ساخت وبلاگ

[بسم رب الشهداء و الصدیقین

اشعاری هزارساله در رثای سالار شهیدان که گویا در اجرای مراسم تعزیه در بیهق خوانده می‌شده است]

[ابوسعد محسن بن محمد بَروقَنی معروف به] حاکم جِشُمی در هر بخش مقتل خود علاوه بر ارائهٔ متن مقتل، به نقل اشعار فارسی و عربی مبادرت کرده است. هر بخش مربوط به قسمتی از مراحل روز عاشوراست: 

 

قطعه اول:

از این سو عزیزان آل رسول 

دل مرتضی، یادگار بتول

حسین علی، سرفراز جهان

امان زمین و امام زمان

وزان سو صف کفر و قوم شقاق 

اصول ضلال و رؤوس نفاق

از این سو صفی بر کشیده ز نور 

و زان سو ستمکار قومی کفور

بر آل نبی تیر کرده دو صد(؟)*

همه دل بر آل پیمبر چو سنگ

به کردار گبر و مسلمان به نام 

به کین نیاکان کشیده حسام(۱)

که بوده ست زیشان نگونسارتر

به داغ شقاوت سزاوارتر؟!

 

قطعه دوم:

چو از رزمگه کرب(؟) بنشست باز(۲)

به نزدیک قاسم شد آن سر فراز 

برو زار بگریست چندی امام

بنالید بر وی علیه السلام 

همی گفت با دیده و ز جان غم

مقدم‌ترین عزیزان عمّ 

به عمّ تو بُد سخت دشوار کار 

که بیند ترا کشتهٔ روزگار 

نبخشودشان پس هرگز خدای

نگونسار بادا بهر دو سرای 

 

قطعه سوم: 

دل مهتران را به تیر خدنگ

بخستند(۳) و کوتاه شد [کار] جنگ 

بر آن زار بگریست پروین و ماه

فرو ریز اشک و برآورد (برآور تو؟) آه 

همی باز گو ای وای و اندر کنار 

شب و روز کن همی حال (ناله؟) زار 

 

قطعه چهارم: 

به شمشیر با زه شد آن بی همال

برو برگذشته کم از بیست سال 

همی زار بگریست بر وی شمال

همی کند موی از هلاکش هلال 

امام جهان چون چنان دید نور

بجوشید مرد صبور وقور 

بیالود بر رخ عقیق یمن

بر آن نازنین سرفراز زمن 

بنالید بر وی پدر زار زار

همی گفت با کشتهٔ کارزار 

عزیزا کریما [مها] سرورا

روانا جوانا کرم‌پرورا 

بفنا بفنا (به فنا به فنا ؟) و فنا سرا 

مر آل نبی آن گو(۴) افسرا

کرا بود فرزند چون تو دگر(۵)

ابا(۶) دیده و جان و روح پدر

 

قطعه پنجم درباره مقتل خود حضرت:

امام جهان ناتوان گشته بود

سراسر به خون تن(۷) آغشته بود 

چو بفتاد مهر منور ز پای

تو گفتی شهر به در آمد ز جای 

همه جای چون نوحه‌گر گشت پاک

برو سینه هر یک همی کرد چاک 

ملایک هم از هفتمین آسمان

خروشان شده یکسره زین غمان 

برافکنده گیتی، ردای سیاه

شده سخت بی نور خورشید و ماه

ز این یار کردش سنان لعین

(این مصرع در تمام نسخه ها افتاده) 

دلیری بر آل رسول خدای،

ز کفر و نفاق‌ست و تاریک‌رای 

 

قطعه ششم: 

ز اولاد زهرا ده و هفت تن

سر آوردشان روز، تیغ فتن 

به یک جای‌بر، جمله کشته شدند

ز روی جهان برنوشته شدند 

چگونه همی‌کرد خواهد نگاه

به روی محمد(ص) بدان حشرگاه 

کنون از حقیقت خبر یافتی

رسیدی بدانچ(؟) کو بشتافتی 

بجزایش ببر ما زین ببست (؟)**

به فردوس زو هیچ دعوت مبست(؟)

 

قطعه هفتم در مورد گذر کردن حضرت زینب بر کشتگان:

چو زینب گذر کرد بر کشتگان

بر آن پاک‌دینان و آزادگان

غریوان همی گفت: یا ویلتاه!

إلی الله شکوای من، محنتاه! 

رسولای کر بر [رسولای یکسر؟ رسولا نگه کن؟] جهان را ببین***

حسین علی را نگون بر زمین 

عزیزان دیگر شده خاکسار

به دشت بلا تن(۸) همه پرفگار(۹)

سر از تن جدا و تن از دست و پای

ز کشته بیارست بر دشت جای 

همه روی بوسندگان ترا(۱۰)

دل و جان و دو دیدگان ترا

ز پرده کشیدند(۱۱) برون آشکار 

به چنگال دیوان شده چون شکار

 

پانوشتهای اصلاحی محمد نورالهی:

من متن اشعار را ویرایش کرده ام. برای دیدن ضبط آقای حسن انصاری به منبع مراجعه کنید. 

نکتهٔ جالب این است که این اشعار به وزن شاهنامهٔ فردوسی و‌ با زبانی یاداور شاهنامه سروده شده است.

۱) متن: نار

۲) در دعای ندبه می‌خوانیم:

فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَادا بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً وَ غَيْرَهُنَّ

در مقاتل آمده: 

«بل نقاتلك بغضا منّا لأبيك و ما فعل بأشياخنا يوم بدر و حنين»

۳) متن: بجستند (خستن= زخم‌زدن)

۴) متن: کو (گو= پهلوان)

۵) متن: ذکر (به معنی ذکور و‌ پسر)

۶) متن: ایا (کاربرد «ابا» در شاهنامه زیاد است)

۷) متن: تر

۸) متن: بر

۹) متن: بر فکار (فگار= زخم و‌ جراحت و آزردگی)

۱۰) متن: بوسند کان

۱۱) متن: کشند

*) قافیه خراب است. «هنگ» در اشعار نظامی و رومی به معنی گروه و‌ دسته و لشکر آمده است. می‌توان قیاسی تصحیح کرد.

**) می‌شد مصرع چنین باشد:

جزایش بِبَرْمان تو زین بندوبست

***) می‌شد چنین باشد:

رسولا نگه کن فتاده ببین،

https://www.ical.ir/ical/fa/RWZiRHRPQllBeE9VYXdPbG9ISnFyOEtsJTJmRjlXQnNFUGFjYXhNUXZlUFNZJTNk/ 

تجربۀ تفکر...
ما را در سایت تجربۀ تفکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3denkenserfahrung0 بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 20:51