کوتاه دربارهٔ گلیگمش

ساخت وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَٰذَا إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ 
ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ، ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ، ﻣﺎ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻰﮔﻮﻳﻴﻢ ، ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﺟﺰ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ‌های ﭘﻴﺸﻴﻨﻴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ! (انفال، ۳۱)  
یکی از موارد مکرر انتقادات غیرمسلمانان از قرآن کریم که در خود قرآن نیز بازتاب یافته است این است که قرآن تکرار سخنان پیشینیان و اقتباس بعضاً منحرف‌ازاصل کتابها و باورهای ادیان دیگر است.
یکی از این موارد اشاره به نسبت اسطورهٔ بابلی گیلگمش و طوفان نوح در تورات و از آنجا قرآن کریم است. اما چند نکته:
۱) به اصل همسویی قرآن با ادیان الاهی پیشین در خود قرآن تصریح شده است (قریب ۱۲ بار مثلاً بقره، ۴۱، ۹۱، ۹۷).
۲) بر اهل نظر پوشیده نیست که نقل قصص پیشین در قرآن با تصحیح الاهی آن است (می‌گویم الاهی چون اصولاً معیاری برای تصحیح آن قصص وجود نداشته است، برای نمونه‌هایی نک. «باستان‌شناسی کتاب مقدس»؛ فینکلشتاین، سیلبرمن؛ ترجمهٔ سعید کریم‌پور)
۳) شخصیت گیلگمش میان منابع سومری و بابلی (اکدی) مشترک است اما هرچه در منابع بابلی (حوالی قرن ۷ پ.م.) آمده ریشه در منابع سومری ندارد و خلط این دو دروغ یا اشتباه است.
۴) جزئیات ماجرای طوفان که در لوح ۱۱ از روایت اکدی آمده طبق تحقیقات محققان (الواح سومری، کریمر) ریشه در منابع سومری ندارد و نظر به تقدم تورات نسبت به این منبع، حکم عاقلانه و ‌منصفانه تأثیرپذیری این از تورات است.
اکنون ترجمه‌ای با واسطه از روایت اکدی به فارسی از این اسطوره شهرت تمام دارد که من برای تکمیل تحقیقات، ترجمهٔ نسبتاً آزاد بخش منابع «غیرمیخی» اسطورهٔ گیلگمش از مدخل ویکیپدیا
 را در زیر به دست داده ام.
 
در بخشی از طومارهای قمران[*] که «کتاب غولان» نام دارد و در حوالی ۱۰۰ پ.م. استنساخ شده نام‌های گیلگمش و خومبه‌به (سومری خووه‌وه) به عنوان دو تن از غولان پیشاطوفان آمده است. این نامها با صامتها به صورت גלגמש [گلگمش] و חמבביש [حمببیش] ضبط شده اند.
همین متن را بعدها مانویان خاورمیانه مورد استفاده قرار دادند و صورت عربی «جیلجمش» طبق جلال‌الدین سیوطی،  مصری (حدود سال ۱۵۰۰ میلادی) [در کتاب «الرحمة في الطب و الحکمة»] به عنوان نام یک جن هنوز زنده بوده است.(۱)
 
نام گیلگمش یک بار در یونانی به صورت گیلگاموس Γίλγαμος در کتاب 
«درباب طبیعت حیوانات» 
De Natura Animalium
بند ۱۲.۲۱ (نوشتهٔ حوالی ۲۰۰ میلادی) اثر کلاؤدیوس اِلیانوس
Claudius Aelianus
 آمده است.(۲)
 در روایت الیان، شاه بابل سئوئخوروس یا اِیئخوروس
Seuechorus
Σευηχορος,[*]
Euechorus
[ضبط یونانی اسم اخیر را نیافتم]
 به وسیلهٔ هاتف خبردار می‌شود که پسر بزرگش گیلگاموس او را خواهد کشت. به همین علت او پسرش را از برجی بلند پرتاب می‌کند. عقابی از سقوطش مانع می‌شود و [دیگرانی] طفل را می‌یابند و چونان باغبانی بزرگش می‌کنند تا سرانجام شاه می‌شود.
 
تئودور بار کونای (حدود ۶۰۰ میلادی) که به سریانی می‌نوشت از شاه گلیگموس، گمیگموس یا گامیگوس به عنوان آخرین حلقه از شاهان دوازده‌گانه که معاصر آباء اولیهٔ یهود از پلگ تا ابراهیم بوده اند یاد می‌کند.
این فقره نشانه‌ای از خاطرهٔ پیشین گیلگمش دانسته شده است.(۳)
 
1). A. R. George, The Babylonian Gilgamesh epic p 60.
2). Walter Burkert: The Orientalizing Revolution; 1992, p. 33 note 32.
3). George, The Babylonian Gilgamesh epicp. 61. And Tigay, The Evolution of the Gilgamesh Epic p. 252.
[*] من مدتی به عنوان ویراستار روی متن طومارهای قمران (بحرالمیت) کار کردم اما متأسفانه این کار از دستم گرفته شد. 
تجربۀ تفکر...
ما را در سایت تجربۀ تفکر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3denkenserfahrung0 بازدید : 188 تاريخ : يکشنبه 12 اسفند 1397 ساعت: 21:51