بسم الله الرحمن الرحیمآیت الله مصباح و حکمرانیبا نزدیکی مناسبت سالگرد درگذشت مرحوم استاد مصباح یزدی خیل نوشتههایی که اغلب در دو گروه تعظیم صرف و تقبیح صرف قرار دارند روانۀ خروجیهای رسانهاینشریاتی دوستداران و دشمنداران ایشان میشوند.این نوشته را من به قصد انتقادی مبنایی از کلیت نهادهای حوزوی منسوب به نظام و شخص ایشان پیشکش میکنم.مرحوم مصباح در مقام یک فیلسوف اسلامی (که جایگاه علمی ایشان قابل خدشه نیست) چندی پس از پاگیری و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران متولی یک نهاد آموزشی بزرگ شد. بر مسند مسئولیت نشستن استاد مصباح پس از آبیاری نهال انقلاب با خونهای پاکانی از بهترین ابنای زمان و رشیدان روزگار بود که زمینهساز و تداومبخش نظام جمهوری اسلامی شده بودند و نیز پس از کشتار فجیع سران تنها حزب فراگیر نظام ما بود که درصدد نیروسازی برای ارکان آن و درانداختن طرحی نو در مهمترین رکنهای حکومتی آن بودند.پرسش از سر سرزنش من این است که نهادهای حوزوی منسوب به نظام (و نه مؤسسات و اشخاص مستقل) و نیز مشخصاً مؤسسۀ آموزشی-پژوهشی امام خمینی چه کارهایی برای رصد فرایند نهادسازی و نیروسازی برای تحقق آرمانهای انقلاب و ورود به انتقاد از فرآیندهای معیوب موجود کرده بودند و مثلاً چنانکه پیروزی در فلان و بهمان انتخابات برایشان اهمیت داشت و برایش وقت میگذاشتند چه تعداد جلسات برای امور زیربنایی انقلاب (اقتصاد و روابط قدرت واقعی و نه تخیلی در سطح ریاست جمهوری یا وزارتخانهها و مجلس) ترتیب داده و چقدر اصولاً دغدغۀ امور واقعی زیربنایی و نه روبناهایی چون ولایت فقیه یا حجاب را داشتند؟ پاسخ من تقریباً هیچ است.هشتگها:حکمرانی اسلامیانقلاب مداومعافیتطلبیانقلاب مستضعفانانقلاب در انقلاببدیله, ...ادامه مطلب